یک عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: شخصیت توحیدی دارای سطح مطلوبی از رضایت از زندگی است که در ادبیات دینی آن را حیات طیبه مینامیم.
به گزارش روابط عمومی دفترتبلیغات اسلامی اصفهان، «پنل تخصصی کاربست مدلهای مشاوره اسلامی» ذیل «همایش ملّی پایداری و کارآمدی خانواده مبتنی بر الگوی اسلامی ایرانی» با موضوع «رواندرمانی توحیدی» به همت اداره امور پژوهشی معاونت پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، در محل این دفتر و به صورت حضوری و برخط برگزار شد.
سید علی مرعشی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در این نشست اظهار کرد: من تقریبا از سال 1381 یعنی حدود 21 سال است که در زمینه روانشناسی اسلامی، مشغول فعالیت هستم.
وی در ادامه با معرفی کتابهای تألیفی در این حوزه افزود: کتابهایی با رویکرد دینی همچون «بهداشت روان و نقش دین»، «هوش معنوی» که از پایان نامه دکتری بنده استخراج شده و کتاب «درسنامه روانشناسی اسلامی» در این حوزه تألیف شدهاند.
توصیف شخصیت در روانشناسی
مرعشی ضمن خوانش سرفصلهای کتاب درسنامه روانشناسی اسلامی، توضیحاتی مبتنی بر مطالب این کتاب ارائه داد و گفت: ما معتقد به متد تجربی در روانشناسی اسلامی هستیم. نظریههای شخصیت در روانشناسی جزو مهمترین نظریهها هستند. توصیف شخصیت در روانشناسی عبارت است از اینکه ما مجموعهای از خصوصیات ثابت درونی و بیرونی فرد را توصیف کنیم. این ویژگیها افراد را از یکدیگر متمایز کرده و به ما کمک میکنند تا کنشها و واکنشهای رفتاری آنها را پیش بینی کنیم.
وی تأکید کرد: نظریههای شخصیت، سعی میکنند افراد را به دستههایی با ویژگیهای قابل شناسایی، تقسیم کرده و مکانیزمها و چگونگی سالم ماندن و بیمار شدن انسان را از لحاظ روانی توضیح دهند. رویکردهای مختلفی در ارائه نظریههای شخصیت وجود دارد؛ مانند رویکرد روانتحلیلگری، سایکودینامیک، رویکرد انسانی، رویکرد صفات و غیره.
نظریه شخصیت توحیدی
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز یادآور شد: نظریه شخصیت توحیدی، یک رویکرد روانپویشی است. محور این نظریه نیز آیه 29 سوره زحل میباشد. شهید مطهری(ره) معتقد بود که این آیه به طور بالقوه، ظرفیت استخراج یک نظریه شخصیت را دارد هرچند خود ایشان، تبیین تفصیلی در این زمینه ارائه نکرند. در این آیه خداوند، تفاوت شرک و توحید را به ما نشان داده است. توحید واقعی این است که انسان از غیر خدا، فرمانبرداری نکند یا در صورت فرمانبرداری از غیر خدا، آن فرمان با فرمان خداوند ناسازگار نباشد. در این آیه منظور از شرک نیز تنها شرک جَلی نیست بلکه علاوه بر آن منظور، شرک خَفی یا فقدان اخلاص است.
وی تصریح کرد: خداوند در آیه 106 سوره یوسف میفرماید بیشتر آنهایی که به خداوند ایمان میآورند، مشرک هستند! بسیاری از ما که خودمان را مؤمن به خدای واحد میدانیم، مشرک هستیم و ممکن است ندانیم؛ علتش این است که انگیزههای غیر الهی در فعالیتهای ذهنی و رفتاریمان تأثیر میگذارند.
مرعشی افزود: شرک و توحید از نظر جمعیت شناختی، مرز روشنی ندارند؛ یعنی اینگونه نیست که بشود مردم را به دو گروه واضح مشرک مطلق و موحد مطلق تقسیم نمود. در واقع ما با یک مسئله تشکیکی و مراتبی مواجه هستیم. هُم درجات عندالله.
ویژگیهای شخصیتی فرد موحد و مشرک و جنبه¬های آسیب¬شناسی روانی در نظریه شخصیت توحیدی
وی توضیح داد: از نظر روانپویشی، از آنجایی که شخصیت موحد، تمام انگیزهها و نیروهای درونی خود را در راستای تحصیل رضای خدا جهتدهی میکند؛ بنابراین همه نیروهای درونی با يکديگر همسو میشوند. در مقابل، اهداف و رفتار شخصیت مشرک از آنجا که در جهت راضی نمودن معبودهای متفاوتی هستند با یکدیگر تعارض دارند و او گرفتار یک جنگ درونی است؛ در حالی که یک شخصیت موحد از یک صلح درونی و سطح مطلوبی از آرامش برخوردار است. رشد و بلوغ و تکامل روانی هم در شخصیت توحیدی، بهتر اتفاق میافتد؛ زیرا نیروهای درونی، یکدیگر را خنثی نمیکنند. نفاق و چندپارگی شخصیت هم یکی دیگر از ویژگیهای شخصیت مشرک است. آنهایی که اهل توحید نیستند، گرفتار زجری از جنس اضطراب میشوند و احساس ترس و ناامنی نیز دارند. اضطراب مادر بیماریهای روانی است. شخصیت توحیدی دارای سطح مطلوبی از رضایت از زندگی است که در ادبیات دینی آن را حیات طیبه مینامیم.
قلب سلیم
وی یادآور شد: سلیم به معنای بسیار سالم بوده و «قلب سلیم» یعنی ذهن سالم و درنتیجه دارا بودن سلامت روانی که حد نهایی توحید است.
جنبه رشدی و تحولی نظریه شخصیت توحیدی
مرعشی با اشاره به آیه دیگری از قرآن در این خصوص بیان کرد: اگر کسی اصرار دارد به بهشت برود؛ مال و فرزندان بیفایده است و در آنجا سکه رایج، قلب سلیم میباشد؛ یعنی آدم میبایست به لحاظ روانی یعنی به لحاظ شخصیتی، سالم باشد تا به بهشت برود.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: رشد و بلوغ روانی، مستلزم سیر توحیدی و فاصله گرفتن از شرک است. در زبان عربی نیز، رشد به دو معنای هدایت و بلوغ میباشد.
وی اظهار کرد: از دیدگاه اسلامی، انسانها موحد به دنیا میآیند؛ اما سرنوشتهای مختلفی پیدا میکنند. محیط، پدر و مادر، آموزشها و دیگر عوامل موجب میشود که افراد، یهودی، نصرانی و مجوسی و… شده و از سیر توحیدی خارج شوند. گاهی نیز انسانها موحد به دنیا میآیند و تا پایان عمر و تا مرگ هم همان مسیر را ادامه میدهند. حالت بعدی آن است که با اینکه انسانها موحد، متولد میشوند اما در جایی از زندگیشان به وادی شرک، نزول کرده و تا پایان عمر در شرک باقی میمانند. گاهی هم با اینکه انسانها موحد، متولد میشوند و سپس به وادی شرک سقوط میکنند؛ توبه میکنند و به وادی توحید بازمیگردند. در حالت دیگر، انسانها به طور مکرر بین وادی شرک و توحید، رفت و برگشت دارند و درنهایت مشرک از دنیا میروند.
استفاده از روایت درمانی و قصههای توحیدی برای درمان مراجعان
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز توضیح داد: میتوان از روایت درمانی و قصههای توحیدی که در نصوص دینی وجود دارند برای کمک به سیر توحیدی مراجعه کننده استفاده نمود. به طور بدیهی ممکن است ما این مفاهیم را در چندین جلسه با بیانها و تفسیرهای مختلف، تشریح کنیم تا مراجع به یک وضعیت شناختی تازه و ادراک وجودی جدیدی دست پیدا کند. همچنین ممکن است برای تسهیل دستیابی به نگاه توحیدی به مراجعه کننده، تکالیف خانگی بدهیم؛ مثل قرائت منظم برخی آیات یا ادعیهای مانند دعای28 صحیفه سجادیه که نامش دعای پناهندگی به خداوند است و یا آموزههای توحیدی که در سوره کهف وجود دارند.
وی اشاره کرد: امکان دارد همراه این تکالیف خانگی، جدول ثبت تغییرات شناختی، خلقی، رفتاری و عاطفی نیز به مراجعه کننده بدهیم. به نظر میرسد که رواندرمانی توحیدی در درمان بسیاری از ناخوشیهای روانی که نیاز به دارو نداشته باشند؛ دست کم در جمعیت مسلمان، موثر واقع شود.
ادعیه و سورههای قرآنی نباید تکه پاره شده و به شکل پروتکل دربیایند
مرعشی افزود: بعضی از عزیزانی که در حوزه روانشناسی اسلامی فعالیت میکنند؛ معتقد هستند که باید مفاهیم ادعیه را در قالب پروتکل دربیاورند ولی مبنای ما این است که ادعیه و سورههای قرآنی نباید تکه پاره شده و به شکل پروتکل دربیایند و به همان شکلی که از معصوم به ما رسیدهاند، پروتکل هستند. پس به همان شکل باید قرائت شوند و کم و زیادی نباید در آنها صورت بگیرد.
عدم وجود شباهت میان روش رواندرمانی توحیدی و روش توحید درمانی
وی تبیین کرد: شباهتی میان روش ما یعنی رواندرمانی توحیدی با روش توحید درمانی دکتر جلالی تهرانی که سالها پیش آن را مطرح کردند وجود ندارد. روشی که ما میگوییم نه برگرفته از مدل ایشان است و نه شباهتی به آن دارد. تنها یک شباهت اسمی دارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز توضیح داد: مبتکر روش توحید درمانی چنین میگوید که این روش، تلفیقی از دیدگاههای درمانی غربی، متعلق به مکاتب انسانگرایی، وجودگرایی، روانتحلیلگری و غیره است. در این روش از آثار روانشناسان غربی همچون مازلو، مارسل و غیره استفاده شده و خود دکتر جلالی تهرانی تلاش کردهاند تا آنها را با توحید و معنویت عجین کنند. توحید درمانی ایشان صرفاً یک روش درمانی است اما نظریه شخصیت توحیدی، یک نظریه شخصیت است و این دو از نظر ماهوی تفاوت دارند. ما اول نظریه شخصیت را ارائه و براساس آن، رواندرمانی را اقامه کردیم.
وی در خاتمه سخنان خود مطرح کرد: اجزای مفهومی توحید درمانی، حاصل یک تلاش تطبیقی بین برخی دیدگاههای روانشناسی غربی با مفهوم توحید است اما نظریه شخصیت توحیدی ما به طور خالص، خاستگاه اسلامی دارد و برگرفته از متون مقدس و عمدتاً قرآن است.
مشاهده در خبرگزاری رسا
مشاهده در پایگاه خبری صاحب نیوز
مشاهده در پایگاه خبری پیداگرنیوز
مشاهده در پایگاه خبری ندای اصفهان